💠تغییر تاریخ در یکشنبه خونین مشهد💠
💠تغییر تاریخ در یکشنبه خونین مشهد💠
ایسنا/خراسان رضوی
واقعه ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ یکی از بزرگترین رخدادهای شهر مشهد است که بسیاری آن را از پرافتخارترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی میدانند؛ روزی که این شهر به خاک و خون کشیده شد و همین باعث مصممتر شدن مردم مشهد برای پایان دادن به حکومت طاغوت شد.
به مناسبت فرارسیدن سالگرد آن روزها، دکتر سیدحسین فتاحی معصوم، استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دانشجوی سال ۵۷، شاهد عینی و عضو شورای تحصن علما و دانشگاهیان به رهبری حضرت آیتالله خامنهای یادداشتی را در اختیار ایسنا قرار داده که در ادامه میخوانید.
تغییر تاریخ در یکشنبه خونین مشهد
ما که در بیمارستان امام رضا(ع) آمادهباش بودیم، در حوالی ظهر با انبوهی از مجروحین روبرو شدیم. در بیرون از بیمارستان مردم انقلابی و خشمگین با دستان خالی به عوامل حکومت نظامی یورش برده و آنها را از تانکها پایین کشیده وخودشان روی تانک رفته و شعار میدادند. در بعد از ظهر هم مردم با حمله به کلانتریها وآتش زدن فروشگاه ارتش و چند مرکز دیگر بر شدت مبارزه افزودند.
خبرها را مردم برای ما به بیمارستان میآوردند. حوالی غروب با آتشسوزی فروشگاه ارتش، مردم مواد غذایی و اموال فروشگاه را برای جلوگیری از سوخته شدن به داخل بیمارستان میآوردند و در خیابان منتهی به محل تحصن روی هم انبار میکردند. پس از تاریک شدن هوا و شروع حکومت نظامی، تیراندازی از خیابان بهار و از جلوی فروشگاه شروع شد. بهقدری تیراندازی شدید بود که پس از برخورد به شیروانی و سقف بخشهای ارتوپدی و جراحی و ساختمانهای بیمارستان ناجا، ما بیماران را در زیر تختها و در پناه دیوارها مستقر کردیم تا آسیب نبینند.
تیراندازی تا دیروقت و تا نیمهشب ادامه داشت. برایمان نقل کردند در این مدت عدهای ناشناس و یا از عوامل حکومت نظامی، تمامی اموال فروشگاه لشکر را که در بیمارستان آورده بودند، به غارت بردند و هیچ اثری از آن همه مواد غذایی و اموال باقی نماند. آن شب تا صبح ما و بقیه دوستان و کادر پزشکی با دلهره و نگرانی از بیماران نگهداری و مراقبت کردیم و اخبار مختلفی از درگیری نیروهای مردمی با عوامل حکومت به ما میرسید.
در صبح روز ۱۰ دیماه ۵۷ در پادگان لشکر ۷۷، آنچه بالا رفت، پرچم کینه و انتقام بود. فرماندهان در راستای دستورهای تیمسار اویسی مبنی بر کشتار فراگیر در سطح شهر مشهد، اقدام به سازماندهی ارتش کردند. بر همین اساس در مراسم صبحگاه ارتش، برای تحریک احساسات سربازان و درجهداران، اجساد افرادی را که در درگیریهای شب گذشته به قتل رسیده بودند، به نمایش گذاشتند و بدین وسیله آنان را وادار کردند تا مردم را در کوچهها و خیابانها قتلعام کنند و با ایجاد رعب و وحشت، جلوی قیام گسترده مردم را بگیرند.
از ابتدای روز شاهد آوردن مجروحین به داخل بخش جراحی بودیم که بسیار نگرانکننده بود. مردم همراه مجروحین میگفتند از صبح زود سربازان حکومت نظامی در صف نانوایی و در خیابان مردم را به رگبار گلوله بستهاند. ما مجروحین را به اتاق عمل میفرستادیم و جراحان و پزشکان حاضر آنها را درمان میکردند ولی از اواسط روز، تعداد مجروحین افزایش پیدا کرد به نحوی که آمبولانس تا دم درب ورودی بخش جراحی میآمد و مجروحین را تخلیه میکرد و بچه های مسئول سریعا آنها را به اتاق عمل میرساندند.
به قدری مجروح زیاد شده بود که اتاق عمل پر شده بود. از طرف دیگر شهدا را هم به سردخانه انتقال میدادند و میگفتند سردخانه نیز پر شده است. طبق آماری که ما داشتیم، بیش از ۱۵۰ مجروح و شهید به بیمارستان امام رضا(ع) و همین تعداد هم به بیمارستانهای قائم(عج) و هفدهم شهریور برده بودند. غوغایی برپا شده بود. هر کسی هر کار از دستش میآمد انجام میداد. دختران همکلاسیهای ما مسئول رسیدگی به مجروحین خانم بودند و پسران به مردها رسیدگی میکردند و دستیاران و جراحان هم در اتاق عمل به مجروحین رسیدگی کرده و عمل های جراحی را انجام میدادند.
انتهای پیام
لینک کوتاه isna.ir/xdSyRk
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.