روزهایی هست

روزهایی هست
که باید زیرش خط کشید تا به چشمت بیاید ...
روزهایی که وقتی روزهایِ دیگرت از دست می‌رود ، بتوانی راحت پیدایش کنی و با مرورش دلت گرم شود ...
روزهایی که باید ازش چند کُپی گرفت
و در چند پوشه و چند کشو و لایِ کتاب‌هایِ دیگر پنهانش کرد ...
روزهایی که باید از روش نوشت و مثلِ تکه شعری از سعدی چسباند به درِ یخچال ...
روزهایی که باید باهاش عکس یادگاری گرفت و زیرش را حتماً حتماً تاریخ زد ، که وقتی آلبوم را ورق می‌زنی ، یک‌ دفعه تو را ببرد به روزگارِ سپری‌ شده‌ ...
روزهایی که دل را قُرص می‌کند ...
روزهایی که تو در آن می‌خندی ، در شهرِ من ...
روزهایی برایِ روزهایِ مبادا

پوریا_عالمی
دیدگاه ها (۳۲)

#شیراز_بازار_وکیلولی من هنوز هم دنبال معجزه می‌گردم، هنوز هم...

#شیراز_ارگ_کریم_خان📚#برشی_از_یک_کتابکاش می شد که جهان ، از م...

عشقبه اعتبار مقدار دوامش عشق استنه به شدتِ ظهورش!می‌توان به ...

من که میگویم وقتی عاشق شدیباید روزی هزار وعده دوستش بداریهزا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط