آدمها عطرشان را با خودشان می آورند

آدم‌ها عطرشان را با خودشان می آورند ...
جا می گذارند ...
و می روند‌‌ ...
آدم‌ها یک روز می آیند ...
و روز دیگر می روند ...
ولی ...
در خواب‌هایمان می مانند‌ ...
آدم‌ها یک روز می آیند ...
و روز دیگر می روند ...
ولی ...
دیروز را با خود نمی برند‌‌ ...
آدم‌ها ...
روزی می آیند ...
تمام برگ‌های تقویم ، بهار می شود ...
روزی می روند ...
و چهار فصل پاییز را ...
با خود نمی برند‌‌ ...
آدم‌ها وقتی می آیند ...
موسیقی شان را هم با خودشان می آورند ...
ولی وقتی می روند ...
با خود نمی برند‌‌ ...
آدم‌ها می آیند
و می روند ،
ولی
در دلتنگی هایمان‌‌ ...
شعرهایمان‌‌ ...
رویاهای خیس شبانه‌‌مان می مانند‌‌‌ ...
جا نگذارید ...
هر چه را که روزی می آورید را با خودتان ببرید‌ ...
وقتی که می روید ...
دیگر به خواب و خاطره‌‌‌ی آدم برنگردید ...

#هرتا_مولر
دیدگاه ها (۵)

از زندگـے آموختمــــ ...به بودنــ ها دیـر عادتــ کنمــ ...و ...

دلم به اندازه ی تمام دردهایم ...اتاق خالی ندارد ...من مسافرم...

در سایه ی یک نگـــاه ...گاهی می توان دمی آسود ...در جاری یک ...

میگذرد ...گاهے ازغرورش ...گاهے ازکسے که ...زمانے سخت دوستش د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط