گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح

گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح
گفتم که چهره ی تو از آن دلگشاتر است
دیدگاه ها (۰)

تــــو  به زیبایے یک شعر قشنگهر صبح طلوع مے ڪنے در افڪارممن ...

هوسِ سیبِ لبت فاجعه آورد  به بار؛رسم بوده ست هوس، بنده ز  رض...

گفتی مرا به عشق که باید ز جان گذشتجانم تویی چگونه توانم از آ...

گاهی وقتها معجزه همون آدمهای خوش قلبی هستن که اتفاقی سر راهت...

گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح

تو تاریکیم بودی طلوع صبح:)🖤!|•

تو نیستی و من می نویسم گفتی: مگر من کیستم؟ گفتم: تو دنیای من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط