part
part 20
-سوار ماشین میشن
-هیون رانندگی میکنه
-لیکسی بغلش نشسته
لیکسی: اومم کجا میریم؟
هان: میریم یه کم خرید بعد رستوران و دور دور بعدش میریم خونه
لیکسی: باشه خوبه
-لیکسی آهنگ میزاره
-میرسن
-پیاده میشن
-لینو و هان دست هم رو میگیرن
-میرن تو پاساژ
-لیکسی میره تو و هیون پشتش میره تو
-مغازه ها رو نگاه میکنن
لینو: هعی هعی فلیکس ببین تو این مغازه عروسکت هست
-اشاره به عروسک جوجه
لیکسی:
-خنده
ممنون اره دارم میبینم یعنی انقدر گوگولی ام
لینو: آره
هان: دقیقا به همین شدت
هیون: آره جوجه
-هیون یواشکی وارد مغازه میشه
-عروسک رو میخره
-زود میبره میزاره تو ماشین
-لباس ها رو نگاه میکنن
لیکسی: خب من میرم اتاق پرو اینا رو بپوشم
هیون صدات کردم بیا نظر بده
هیون: باشه
-وارد اتاق میشه
-میپوشه
لیکسی: هیوننن
هیون : جان پوشیدی ؟
لیکسی: آره
-هیون نگاه میکنه
هیون: عالیه خیلی بهت میاد
لیکسی:مسی
-میخره لباس رو میان بیرون
-هان و لینو رو گم میکنن
هیون: ای وای کجا رفتن؟
لیکسی: نمیدونم لینو جواب نمیده
-هیون زنگ میزنه هان
هیون: هان هم جواب نمیده
بیا ما بگردیم اینجا رو دم ماشین هم رو پیدا میکنیم
لیکسی : باشه
-قدم میزن
-مغازه ها رو نگاه میکنن
لیکسی: اع کافه بیا بریم یه چیزی بخوریم
هیون: باشه
-میرن تو کافه
-کافه تزئين شده
لیکسی: واییی چه خوشگل فکر کنم رزرو کردن
هیون: فلیکس اینجا رو هان رزرو کرده
لطفا نگاهم کن
-لیکسی نگاه هیون میکنه
هیون: ببین خیلی وقته
که میخواستم بگم
ولی داشتم با خودم سبک سنگین میکردم
من
من ازت خوشم میاد
یعنی عاشقتم
لیکسی:
-تعجب
چییی؟
واقعا؟
میگم چرا انقدر حواست بهم هست
راستش منم همین طور
منم عاشقتم
-یهو لینو و هان برف شادی میزنن
هیون: واقعا ؟
لیکسی: آره
-بغل
-هیون محکم فلیکس رو بغل میکنه و میچرخونه
لیکسی: واییی ممنون
-لبخند
بلاخره به آرزوم رسیدم
هیون: منم
-سوار ماشین میشن
-هیون رانندگی میکنه
-لیکسی بغلش نشسته
لیکسی: اومم کجا میریم؟
هان: میریم یه کم خرید بعد رستوران و دور دور بعدش میریم خونه
لیکسی: باشه خوبه
-لیکسی آهنگ میزاره
-میرسن
-پیاده میشن
-لینو و هان دست هم رو میگیرن
-میرن تو پاساژ
-لیکسی میره تو و هیون پشتش میره تو
-مغازه ها رو نگاه میکنن
لینو: هعی هعی فلیکس ببین تو این مغازه عروسکت هست
-اشاره به عروسک جوجه
لیکسی:
-خنده
ممنون اره دارم میبینم یعنی انقدر گوگولی ام
لینو: آره
هان: دقیقا به همین شدت
هیون: آره جوجه
-هیون یواشکی وارد مغازه میشه
-عروسک رو میخره
-زود میبره میزاره تو ماشین
-لباس ها رو نگاه میکنن
لیکسی: خب من میرم اتاق پرو اینا رو بپوشم
هیون صدات کردم بیا نظر بده
هیون: باشه
-وارد اتاق میشه
-میپوشه
لیکسی: هیوننن
هیون : جان پوشیدی ؟
لیکسی: آره
-هیون نگاه میکنه
هیون: عالیه خیلی بهت میاد
لیکسی:مسی
-میخره لباس رو میان بیرون
-هان و لینو رو گم میکنن
هیون: ای وای کجا رفتن؟
لیکسی: نمیدونم لینو جواب نمیده
-هیون زنگ میزنه هان
هیون: هان هم جواب نمیده
بیا ما بگردیم اینجا رو دم ماشین هم رو پیدا میکنیم
لیکسی : باشه
-قدم میزن
-مغازه ها رو نگاه میکنن
لیکسی: اع کافه بیا بریم یه چیزی بخوریم
هیون: باشه
-میرن تو کافه
-کافه تزئين شده
لیکسی: واییی چه خوشگل فکر کنم رزرو کردن
هیون: فلیکس اینجا رو هان رزرو کرده
لطفا نگاهم کن
-لیکسی نگاه هیون میکنه
هیون: ببین خیلی وقته
که میخواستم بگم
ولی داشتم با خودم سبک سنگین میکردم
من
من ازت خوشم میاد
یعنی عاشقتم
لیکسی:
-تعجب
چییی؟
واقعا؟
میگم چرا انقدر حواست بهم هست
راستش منم همین طور
منم عاشقتم
-یهو لینو و هان برف شادی میزنن
هیون: واقعا ؟
لیکسی: آره
-بغل
-هیون محکم فلیکس رو بغل میکنه و میچرخونه
لیکسی: واییی ممنون
-لبخند
بلاخره به آرزوم رسیدم
هیون: منم
- ۴.۴k
- ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط