به مناسبت اول آبان سالگرد شهادت شهید صدرزاده بخشی از کتاب
به مناسبت اول آبان سالگرد شهادت شهید صدرزاده بخشی از کتاب #دلتنگ_نباش که در مورد این شهید عزیز است تقدیم میگردد:
.
روز تاسوعا خبر شهادت مصطفی_صدرزاده را که آوردند، حال همه دگرگون شد. آوازۀ مصطفی در کل جبهه پیچیده بود. حالوهوای همه بارانی بود. شبی که شهید شد، همه دور هم جمع شدند. اسماعیل که بیشتر از همه او را میشناخت، شروع کرد از منش و اخلاقش گفتن و از رشادتها و تلاشهایی که برای آمدن به سوریه انجام داده بود. همه تحتتأثیر صحبتهای اسماعیل یک گوشه کز کرده بودند و در حال خود بودند.
چند روز بعد از شهادت مصطفی، همسرش سخنرانی کوبندهای کرد. صوت سخنرانیاش بین بچهها پخش شده بود که میگفت: «مصطفی رو دادم الحمدلله فدای سر حضرت زینب. خودم و دخترم و پسرمم فدای ولی فقیه میشیم.» علی[روحالله] بعد از چند باری که آن را گوش کرد، گفت: «عجب شیرزنیه، شوهرش شهید شده چه صحبتی کرد. احسنت!»
پ ن: قرائت فاتحه و صلوات فراموش نشود.
.
🌷 #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 #مدافع_سبزحرم
.
روز تاسوعا خبر شهادت مصطفی_صدرزاده را که آوردند، حال همه دگرگون شد. آوازۀ مصطفی در کل جبهه پیچیده بود. حالوهوای همه بارانی بود. شبی که شهید شد، همه دور هم جمع شدند. اسماعیل که بیشتر از همه او را میشناخت، شروع کرد از منش و اخلاقش گفتن و از رشادتها و تلاشهایی که برای آمدن به سوریه انجام داده بود. همه تحتتأثیر صحبتهای اسماعیل یک گوشه کز کرده بودند و در حال خود بودند.
چند روز بعد از شهادت مصطفی، همسرش سخنرانی کوبندهای کرد. صوت سخنرانیاش بین بچهها پخش شده بود که میگفت: «مصطفی رو دادم الحمدلله فدای سر حضرت زینب. خودم و دخترم و پسرمم فدای ولی فقیه میشیم.» علی[روحالله] بعد از چند باری که آن را گوش کرد، گفت: «عجب شیرزنیه، شوهرش شهید شده چه صحبتی کرد. احسنت!»
پ ن: قرائت فاتحه و صلوات فراموش نشود.
.
🌷 #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 #مدافع_سبزحرم
۱.۳k
۰۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.