و ما زندگی کردیم

و ما زندگی کردیم،
و درد کشیدیم،
گفتند درد میکشی و بزرگ میشوی!
درد کشیدیم و کوچک شدیم،
خرد شدیم
کسی را نداشتیم تا برایمان بجنگد...
بودند جنگیدند ن برای ما،
با ما/
نوازش بودیم و خنجر پنداشته شدیم،
محبت بودیم و ب جای زخم پانسمان شدیم و مدفون شدیم
عشق بودیم و تنفر انگاشته شديم
همیشه بودیم و از فراموش شدگان بودیم
ما فراموش شدگانیم!
و تنها زمانی به یاد خواهیم آمد ک جای زخم هایشان درد کند#

#عرفان_وفایی
دیدگاه ها (۰)

به او گفتم عمر من است،یعنی که در او زندگی می‌کنم. رودخانه‌ای...

خورشید هر روز صبح بخاطر زنده بودنِ من و تو طلوع می‌کند .هرگز...

آیا شک داری که ورودت به قلبم،باشکوه‌ ترين روز تاریخو بهترين ...

🍂بزرگی گفته"یه مردِ فوق‌العاده با یه زنِ فوق‌العادههرگز نمیت...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط