من از مستی هراسم نیست از آن مستان بی مقدار می ترسم

من از مستی هراسم نیست ، از آن مستان بی مقدار می ترسم !
ز عشق هرگز نترسیدم ؛
گریزانم از آن عاشق که یک دل دارد و یکصد هزار دلبر !!
و نام عشق را بر خاک میمالد ... و هر دم در خیال خویش تمنای نگار تازه ای دارد !!!
ز تنهائی مرا پروا نبود هرگز ؛
از آن تن ها ...که بر تن میزنند چنگی ز نامردی ...گریزانم !!!!
در این آشفته بازار رفاقت ها ... به دنبال رفیقی ناب میگردم
زهی باطل خیالم را ...که من مخمور و اینک در پی یک خواب میگردم...
دیدگاه ها (۲)

ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﮐﻪ‌ ﺧﻼ‌ﺻﻪ‌ ‌ﮐﻨﻨﺪ، ﻣﯽ‌ﺷﻮﻡ‌ ﻣﺸﺘﯽ‌‌ ﺧﺎﮎ ،،،،!!!! ...

آغوش تو حالا که از من دوری مراقبِ خودت باش مراقبِ اشک هایت...

ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﮐﻒ ﺍﻭﻥ ﺁﻫﻨﮓ ﭘﻮﯾﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﺷﻮﺭﺕ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﺍ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط