من از خورشید و ماه و آسمان بی عشق میترسم

من از خورشید و ماه و آسمان ,بی عشق میترسم
من از عمر دراز و بی کران, بی عشق میترسم

مثال کوه مغروری که پایش در زمین گیر است
من از جورِ گذر گاهِ زمان, بی عشق میترسم

صدایِ رود و سیلابم که خاموشی نمیگیرم
که از بُهتِ سکوت در دهان, بی عشق میترسم

خدا خوب است میدانم,همیشه مهربان است او
من از دستور و زُهدِ پیروان, بی عشق میترسم

طبیعت مادر انسان, کمی رنجور و بیمار است
من از فریاد و خشم مادران ,بی عشق میترسم

تمام عمر کوشیدم که شعرم در خورت باشد
من از خورشید و ابر و آسمان ,بی عشق میترسم
دیدگاه ها (۱)

دلم را که مرور میکنم...تمام آن از آن توستفقط نقطه ای از آن خ...

محبت بر همه چیز غالب است،بالاترین قدرت را دارد ...سنگ را آب ...

در درونم باز زخمی کهنه سر وا کرده استاعتراضی هم ندارم در دلم...

تنہایے یعنے آنلاین باشے همه فکر کنن خیلی مخا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط