بیاید امشب رو همینجا تموم کنیم
🐰 بیاید امشب رو همینجا تموم کنیم.
🐰 البته میتونم تصور کنم که تا ساعت ۳ صبح ادامه بدم.
🐰 اگه کسی خوابش میاد یا باید کار کنه، میتونه یه کم قدم بزنه.
(الان اونجا ساعت ۲۳:۴۴)
🐰: «یه آهنگی بود که اون موقعها دوستش داشتم… آهان، نه اون نبود… چی بود اسمش… شروع به خوندن… آها، همینه!»
🐰: شروع به خاروندن خودش «اینجا حشرهست؟ چرا انقدر میخاره؟» 😅
🐰: «من تا حالا آهنگ A Little Girl رو جلوتون خوندم؟ مسئله این آهنگ نبود… این یکیه… اوه این یه کم بالاست؟» 😆
🐰: فکر میکنم تا ساعت دو نصفهشب این کار رو ادامه بدیم.
اگه یکم خوابتون میاد...
برای اونایی که باید کار کنن...
نمیدونم تا کی ادامه بدم.
یه مدت کوتاه رفتم، چون میتونم اینو خیلی طولانی انجام بدم.
میتونید دوباره بیاید.
🐰: اگه کسی باید بره بخوابه یا کار داره، خب… اگه این طولانی بشه، ممکنه وقتی برگردین هنوز اینجا باشم.
🐰: شروع به بیتباکس کردن میکنه
🐰: پس شاید یه استراحتی بکنین و بعد برگردین؟ چون ممکنه واقعاً مدت زیادی اینجا بمونم، کی میدونه.
🐰: آآآه، خوابم میاد… امـا ~ هنوز نمیخوام ~ برم ~
*تلاش با روشهای مختلف برای خوندن*
🐰: آخ، این یکی تُنش بالاست
*بازم تلاش میکنه* اوف، سخته
*دوباره تلاش میکنه*
🐰من دقیقاً ساعت یک میخوابم، باشه؟
حالا که صورتمو شستم و همه کارامو کردم، دیگه وقت خوابه
ᯓ Live Jungkook 250714
🐰: هوم. بیاین بریم بخوابیم. چیزی برای خوندن نیست.
🐰 یادتونه کاور من از آهنگ «Sofa» رو؟ براتون خونده بودمش؟ کی بود اون موقع؟ تقریباً... ۱۰ سال پیش. ده سال گذشته. بعضیهاتون شاید بدونید، بعضیهاتون نه.
DNA که قبلاً باهاش میخوندم، هنوز هم تو وجودمه... هنوزم همونطوری از گلوم استفاده میکنم... از تارهای صوتیم، همینطوری.
اگه این مال این روزا بود، مگه نمیخوندمش همینطور؟
*کامنت مربوط به Your Idol رو میخونه* بخونمش؟
ولی متنشو بلد نیستم... اینکه میتونم متن انگلیسی رو بخونم، معنیش این نیست که مثل شماها بتونم بلافاصله بخونمش.
بیا یه نگاهی به متن بندازیم.
انگلیسیشو جوری نوشتن که خوندنش سخته.
باید کاورهاشو ببینم؟
فکر نکنم... فکر نکنم الان بتونم بخونمش.
خستهم، میرم... خب، یه آهنگ دیگه هم مونده، دیگه *قطعاً* آخریشه...
باید همینجا تمومش کنم؟ واقعاً فکر میکنم دیگه وقت خوابه.
نه، صبر کن، یه آهنگ دیگه هست، نه Soda pop
🐰 البته میتونم تصور کنم که تا ساعت ۳ صبح ادامه بدم.
🐰 اگه کسی خوابش میاد یا باید کار کنه، میتونه یه کم قدم بزنه.
(الان اونجا ساعت ۲۳:۴۴)
🐰: «یه آهنگی بود که اون موقعها دوستش داشتم… آهان، نه اون نبود… چی بود اسمش… شروع به خوندن… آها، همینه!»
🐰: شروع به خاروندن خودش «اینجا حشرهست؟ چرا انقدر میخاره؟» 😅
🐰: «من تا حالا آهنگ A Little Girl رو جلوتون خوندم؟ مسئله این آهنگ نبود… این یکیه… اوه این یه کم بالاست؟» 😆
🐰: فکر میکنم تا ساعت دو نصفهشب این کار رو ادامه بدیم.
اگه یکم خوابتون میاد...
برای اونایی که باید کار کنن...
نمیدونم تا کی ادامه بدم.
یه مدت کوتاه رفتم، چون میتونم اینو خیلی طولانی انجام بدم.
میتونید دوباره بیاید.
🐰: اگه کسی باید بره بخوابه یا کار داره، خب… اگه این طولانی بشه، ممکنه وقتی برگردین هنوز اینجا باشم.
🐰: شروع به بیتباکس کردن میکنه
🐰: پس شاید یه استراحتی بکنین و بعد برگردین؟ چون ممکنه واقعاً مدت زیادی اینجا بمونم، کی میدونه.
🐰: آآآه، خوابم میاد… امـا ~ هنوز نمیخوام ~ برم ~
*تلاش با روشهای مختلف برای خوندن*
🐰: آخ، این یکی تُنش بالاست
*بازم تلاش میکنه* اوف، سخته
*دوباره تلاش میکنه*
🐰من دقیقاً ساعت یک میخوابم، باشه؟
حالا که صورتمو شستم و همه کارامو کردم، دیگه وقت خوابه
ᯓ Live Jungkook 250714
🐰: هوم. بیاین بریم بخوابیم. چیزی برای خوندن نیست.
🐰 یادتونه کاور من از آهنگ «Sofa» رو؟ براتون خونده بودمش؟ کی بود اون موقع؟ تقریباً... ۱۰ سال پیش. ده سال گذشته. بعضیهاتون شاید بدونید، بعضیهاتون نه.
DNA که قبلاً باهاش میخوندم، هنوز هم تو وجودمه... هنوزم همونطوری از گلوم استفاده میکنم... از تارهای صوتیم، همینطوری.
اگه این مال این روزا بود، مگه نمیخوندمش همینطور؟
*کامنت مربوط به Your Idol رو میخونه* بخونمش؟
ولی متنشو بلد نیستم... اینکه میتونم متن انگلیسی رو بخونم، معنیش این نیست که مثل شماها بتونم بلافاصله بخونمش.
بیا یه نگاهی به متن بندازیم.
انگلیسیشو جوری نوشتن که خوندنش سخته.
باید کاورهاشو ببینم؟
فکر نکنم... فکر نکنم الان بتونم بخونمش.
خستهم، میرم... خب، یه آهنگ دیگه هم مونده، دیگه *قطعاً* آخریشه...
باید همینجا تمومش کنم؟ واقعاً فکر میکنم دیگه وقت خوابه.
نه، صبر کن، یه آهنگ دیگه هست، نه Soda pop
- ۱.۵k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط