ی خواب خوب دیدم دقیق اصلننننننن یادم نیست فقط یادمه خوابم
ی خواب خوب دیدم دقیق اصلننننننن یادم نیست فقط یادمه خوابم با یونگی بود موضوعش یادم نیس فقط میدونم با یونگی یا دوست خیلی خیلی خیلی صمیمی بودم یا باهم تو رابطه بودیم فقط یادمه ی جاهایی رفتیم نمیدونممم کجااااا ولی یونگی خیلی ددی بود ینی کت چرمو اینا. یونگی خیلی دوسم داشت هیچیش یادم نیس ولی میدونم از ی جایی اومدیم ی دکه ی باحالی بود اون انواعو اقسام سیگارارو داشت که همشونم تک بودن ینی اون سیگارای خاصو داشت یونگی ب همشون نگا کرد ی سیگار بود عکس خود یونگی روش بود اونو برداشت فک کنم قرار بود برا من بگیره بعد فک کنم ازم پرسید فندک داری گفتم نه فروشنده فندکم آورد من مشکی میخاستم ولی یونگی نظر خودشو گف زرد منم زرد گرفتم:)
خلاصه ک رفتیم تو ماشین نشستیم یونگی رانندگی میکرد منم ک صندلی جلو بودم بعد سیگاررو روشن کردم گذاشتم ک بکشم ولی مثکه دفعه اولم بود ینی بلد بودم اما نمدونم چرا مثه بچه کوچولو ها با دهنم خیس شد و دندونش زدم:/ هیچ دودیم ازش نمیومد...
مهم نیس بعد یونگی گردنشو برگردوند طرف من لباشو باز کرد ب نشونه این که سیگارو بده من همونی ک من داشتم میکشیدم ، گذاشتم لای لباش ولی با خنده و حالت تعسف بار بهش گفتم خیسش کردم:)
اونم با سرش گف اشکال نداره ینی انگار اینجوری بیشتر دوس داشت:))))))
بعد بقیش دیگ فقد یادمه ک از ماشین پیاده شده بودیم بعد نمدونم رفتم پشت درخت یا ماشین یاچی سیگاررو فشار دادم ازش ژل سبز زد بیرون:/) یونگیم داشت دنبالم میگشت منم ژلرو خوردم بعد باهم خندیدیم بعد کلی بغلش کردم و حین بغل گفتم فک نمیکردم یروز کسیو ک انقد دوسش داشتم اینجوری بغل کنم و اونم منو بغل کنه اونم لبخند زدو اینا بعد رفت تو ماشین دیگه انگار فک کنم منو رسونده بود خونه بعدش دیگه بقیه خوابم با خانوادم بود:/)
و اینگونه خواب قشنگم تموم شد خیلییییییییییییییییییی خوب بودددددددد:)
خلاصه ک رفتیم تو ماشین نشستیم یونگی رانندگی میکرد منم ک صندلی جلو بودم بعد سیگاررو روشن کردم گذاشتم ک بکشم ولی مثکه دفعه اولم بود ینی بلد بودم اما نمدونم چرا مثه بچه کوچولو ها با دهنم خیس شد و دندونش زدم:/ هیچ دودیم ازش نمیومد...
مهم نیس بعد یونگی گردنشو برگردوند طرف من لباشو باز کرد ب نشونه این که سیگارو بده من همونی ک من داشتم میکشیدم ، گذاشتم لای لباش ولی با خنده و حالت تعسف بار بهش گفتم خیسش کردم:)
اونم با سرش گف اشکال نداره ینی انگار اینجوری بیشتر دوس داشت:))))))
بعد بقیش دیگ فقد یادمه ک از ماشین پیاده شده بودیم بعد نمدونم رفتم پشت درخت یا ماشین یاچی سیگاررو فشار دادم ازش ژل سبز زد بیرون:/) یونگیم داشت دنبالم میگشت منم ژلرو خوردم بعد باهم خندیدیم بعد کلی بغلش کردم و حین بغل گفتم فک نمیکردم یروز کسیو ک انقد دوسش داشتم اینجوری بغل کنم و اونم منو بغل کنه اونم لبخند زدو اینا بعد رفت تو ماشین دیگه انگار فک کنم منو رسونده بود خونه بعدش دیگه بقیه خوابم با خانوادم بود:/)
و اینگونه خواب قشنگم تموم شد خیلییییییییییییییییییی خوب بودددددددد:)
۶.۸k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.