واژه واژه درد می بارد به روی دفترم

واژه واژه درد می بارد به رویِ دفترم
حال من از بد گذشته از همیشه بدترم

هی شما گفتی که بهترمیشود احوال من
خسته ام از زندگی و زخمهای پیکرم

دست در دست رقیبِ نانجیبم داده ای
باز هم تکرار آن پشت و حریفِ خنجرم

در کنارش دیده ام لبخند نازی میزنی
غافل از آهِ منیِ و این دو چشمان تَرم

آسمان در باورم پیوند دارد با زمین
آتشی افکنده ای در سینه و بال و پرم

سوختم, پرپر زدم, بیهوده جان را باختم
بعد از این راحت نمیخوابم درون بسترم

بازهم با چَشمِ زیبایت به دل زخمی بزن
من تمام زخمهایت را به جانم میخرم...
دیدگاه ها (۰)

🔻رئیس پلیس آگاهی از مال باختگان خواست تا این تصویر را شناسای...

ژست‌های عجیب مدیر عامل ایرانخودروشما ماشین ایمن بده دست مردم...

اولین عکس بدون پوشش از زورگیر خشن اتوبان نیایش / این زورگیر ...

دو قاب از بی شعوری و ماله کشی.... خدا شاهده اگه اتفاقات امسا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط