اسممو با خونش نوشته بود

اسممو با خونش نوشته بود.
امروز تولد دختری بود ک بجز خدا و مادر پیرشو من، کسیو نداشت. امروز شمعای 25 رو فوت میکنه...
2تا دختر دبیرستانیه احساساتیو دیوونه بودیم...
ینی اونم هنوز منو یادشه...؟
قدر دوستیا و روزاتون رو بدونین. یروزی یجایی ب دردتون میخوره و خاطره ها میشه دلخوشیتون،
حتی غمگینترینو تلخترین روزا...
چشاتو میبندیو دونه دونه ی اون دیوونه بازیا و روزایی ک حالا دیگ بوی خاک گرفته یادت میادو وقتی وا میکنی میبینی همه جا خیسو تاره...
منو همه کسم صدا میزد و اسمش تو گوشیم دلیل زندگیم سیو بود...
_دلیل زندگیم تولدت مبارک.....