لطفآ کسی زمان را به عقب برگرداند...
لطفآ کسی زمان را به عقب برگرداند... می خواهم از زمانی بگویم :که بادبادکهایم در هوای کسی به آسمان نمی رفت.... هیچ آوازی را با فشردن دکمه نمی خواند!!! .میخواهم از زمانی بگویم که هنوز .. در سند املاک شخصی هیچ عاشقی نبودم !!! و هربار به کوچه می رفتم... جز مادرم کسی سوال و جوابم نمی کرد...چقدر قلبم بزرگتر از مشت بسته ام بود....چقدر دل داشتم... آنروزهاچقدر قشنگ گریه می کردم و هیچ اشکم راقورت نمیدادم چرا؟.... چرا کسی جواب سوالم را نمیداند؟؟؟!!! چرا هرچه بزرگتر میشوم انگار کوچکترم؟ لطفآ...
۴۱۱
۲۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.