بسم الرب الشهداء و الصدیقین

بسم الرب الشهداء و الصدیقین


#خاطراتی از شهدا

از صبح تا ظهر، هفت شهید کشف شد. رمز حرکت آن روز امام رضا(ع) بود؛ یا امام هشتم. حتماً شهیدی دیگر نیز کشف می شود، اما خبری نشد.
امام جماعت مسجد امام الصادق(ع) در شهر العماره عراق، نزدیک به صدوپنجاه پیکر را آورده است به ما تحویل دهد. موجی از شادی در بین بچه ها حاکم شد.
سر قرار رفتیم. اجساد داخل یک کانتینر بود. یکی یکی آن ها را از ماشین پیاده کردیم، اما همه اجساد عراقی بود که خودمان کشف کرده و تحویلشان داده بودیم و آن ها هم اجساد را مخفی کرده و به خانواده ها نداده بودند.
از بین آن همه جسد عراقی، پیکر یک شهید کشف شد. با هفت شهید کشف شده ی صبح، شد هشت شهید. جالب بود؛
اما از آن جالب تر، نوشته ی پشت لباس آن شهید بود: «یامعین الضعفا»


منبع: آسمان مال آنهاست(کتاب تفحص)، صفحه 34
دیدگاه ها (۱)

ﺯﻧﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ....ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﻃﻔﻠﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ...

غربت حضرت مهدی عجبه نام رب مهدی لب گشایم سرود غیبتش را می سر...

بسم الله الرحمن الرحیم#درمان با قرآن و خواص سوره هاخواص سوره...

قصه ی انسان :قصه ی یک دل است و یک نردبان...قصه ی بالا رفتن ....

یکی از بهترین داستان هایی که درمورد عنایت شهدا خوندم:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط