خرقانی از عرفای بزرگ اسلام گوید: نیمه شب دعا می کردم، ندا
خرقانی از عرفای بزرگ اسلام گوید: نیمه شب دعا می کردم، ندا آمد: می خواهی درونت را به همه بنماییم تا همه از اطرافت پراکنده شوند؟ گفتم: می خواهی از مهر؛ رحمت و بخشش تو گویم تا دیگر کسی عبادتت هم نکند؟
ندا آمد که نه تو بگو و نه ما.
الهی می دانم نیازی به نماز و عبادت من نداری؛ می خوانم چون خود نیازمندم.
ندا آمد که نه تو بگو و نه ما.
الهی می دانم نیازی به نماز و عبادت من نداری؛ می خوانم چون خود نیازمندم.
۱.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.