هربار که

هربار که
هوای رفتن به سرم می زند
می روم
در گوشه ای
تنها می نشینم

تا این سودا
از خیالم
بگذرد

می دانم
اگر بروم
هرگز به اینجا
بازنخواهم گشت

#جمال_ثریا
دیدگاه ها (۰)

آسمان که نشد،چرا درخت نباشم.وقتی تو در مناین همه پرنده‌ای؟ذه...

‌آغاز و ختمِ ماجرا،لمسِ تماشاى تو بود!#افشین_یداللهی

شكست و ريخت به خاك و به باد داد مرا چنانكه گويیی ھرگز كسی نز...

به گمانم نگهم دل به کسی بست که نیست و دلم غرق تمنای کسی هست ...

دلم لک میزند در این شبِ تبـدار.. برگردیتـو ای آرام بخشِ این ...

دلم لک میزند در این شبِ تبـدار.. برگردیتـو ای آرام بخشِ این ...

دلم لک میزند در این شبِ تبـدار.. برگردیتـو ای آرام بخشِ این ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط