این سرکه ز اندیشه مرا بر سر زانوست

این سَر،که ز اندیشه مرا بر سرِ زانوست

گر بر سر زانوی تـو می بود،
چه می بود!؟


دیدگاه ها (۱)

نگاهتشبیه نگاه آخرکه نه، دقیقا همانست و حالا خوب می دانم که ...

با تیغه ی عشق ، آشنایم کردیزخمی به دلم زدی،رهایم کردیمن سنگ ...

اشتباهه که میگن حرف باد هواس.... با یه سری حرفها میشه یه زند...

امشب از بوی اقاقی ؛ سر خوشموز شراب چشم ساقی ؛ سرخوشممن خراب ...

#عاشقانه_های_من#شعر #شعر_های_زیبا#زیبا #عاشقانه #دلبرانه #اح...

تو مرا یاد کنی یا نکنیبـــاورت گـــر بــشــود ؛گر نشود حـرفی...

ما را ز سر بریده می ترسانی!!ما گر ز سر بریده می ترسیدیمدر مح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط