چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم

ناگهان دل داد زد :''دیوانه! من می بینمش''
دیدگاه ها (۷)

یواشکی دوست دارم:چقدر عجیب دلم گرفته استو توان گریستن ندارم....

پنجشنبه که از عصرش گذشت به کل دنیا پشت کن و از نداشتن ها و ن...

💕 کُلبه ی آرامشْ💖 ‌:⠀_____🌹 _____@bavarnakardanii❣ ❤ ‍ فقط ...

💕 برایت " وان یڪاد " و " آیت الڪرسۍ " مۍ خوانم اینهاهم ڪه ...

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرمدل داد زد دیوانه من میبین...

زندگی خلاصه ایست از:ناخواسته به دنیا امدن، ناگهان بزرگ شدنمخ...

اگر ســاقی حسین است،من می نخورده مستمخبر از خود ندارم،که بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط