دنـیـا را وارونـه مـی خـواهـم ...
دنـیـا را وارونـه مـی خـواهـم ...
آدم هـا را ...
اتـفـاق هـا را ...
نرسـیـدن هـا...
نتـوانـسـتـن هـا ...
نخـواسـتـن هـا را نـیـز ...!
دلـم مـی خـواهـد ...
رویـاهـا از سـر و کـول هـم بـالا بـرونـد ...
مـردمـان بـخـنـدنـد از تـه دل ...
مـی خـواهـم هـرکـسـی دسـت دراز کـنـد و ...
سـتـاره خـودش را بـچـیـنـد از آن بـالا ...
مـی خـواهـم دیـگـر سـر بـه تـن هـیـچ غـصّـه ای نـبـاشـد ...!!!
بی خیال آن سیب کال کرمو
بیا برایت انار دانه کرده ام
یک پلان این پاییز
به تمام سکانس های تنبل آن تابستان می ارزد
انارها رسیدند و
از تو هیچ خبری نیست...
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر...
دوستم داری ولیکن من تو را... خُــب بیشتر!
لحظه ای مال منی و "تو" خطابت می کنم
گرچه سعی ام بوده تا گویم: "شما" خب بیشتر
غیر معمولی ست رفتار منو شک کرده اند...
اهل خانه، دوستــانِ آشنا خب بیشتر
اشک های بی هوا، بعضا سکوت بی دلیل ..
شعر اما می کند رسوا مرا، خب بیشتر !
آدم هـا را ...
اتـفـاق هـا را ...
نرسـیـدن هـا...
نتـوانـسـتـن هـا ...
نخـواسـتـن هـا را نـیـز ...!
دلـم مـی خـواهـد ...
رویـاهـا از سـر و کـول هـم بـالا بـرونـد ...
مـردمـان بـخـنـدنـد از تـه دل ...
مـی خـواهـم هـرکـسـی دسـت دراز کـنـد و ...
سـتـاره خـودش را بـچـیـنـد از آن بـالا ...
مـی خـواهـم دیـگـر سـر بـه تـن هـیـچ غـصّـه ای نـبـاشـد ...!!!
بی خیال آن سیب کال کرمو
بیا برایت انار دانه کرده ام
یک پلان این پاییز
به تمام سکانس های تنبل آن تابستان می ارزد
انارها رسیدند و
از تو هیچ خبری نیست...
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر...
دوستم داری ولیکن من تو را... خُــب بیشتر!
لحظه ای مال منی و "تو" خطابت می کنم
گرچه سعی ام بوده تا گویم: "شما" خب بیشتر
غیر معمولی ست رفتار منو شک کرده اند...
اهل خانه، دوستــانِ آشنا خب بیشتر
اشک های بی هوا، بعضا سکوت بی دلیل ..
شعر اما می کند رسوا مرا، خب بیشتر !
۱.۴k
۲۶ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.