کوچه باران
کوچه باران
در همه ی قرن خبری نیست
از حیات " کوچه باران"
_ بوی آجرهای سفالی
طراوت نم قالی
روی دروازه ی در، حک شده بود،اسم" علی "
توپ بازی بچه ها توی کوچه
هفت سنگ
خانه بازی با هشت اتاق سفید
بانگ مادر از تو حیاط
شمیم بوی دهات، از لباس های عمو
_: مادر، لنگ جوراب های من کو ؟
ای وای...
بچه ها با توپ شکستن
شیشه ی مغازه ی مش حسن و...
دم به دم، صدای فحش بلند شد
بین بچه های ریش دار، نوبت بگیر ببند شد
کربلایی حیدر آمد...
انگاری بگو بخند شد .
همه کت پوش و کلاه بر سر و خندان
ای جان
خوش به حال مردمان " کوچه باران" .
در همه ی قرن خبری نیست
از حیات " کوچه باران"
_ بوی آجرهای سفالی
طراوت نم قالی
روی دروازه ی در، حک شده بود،اسم" علی "
توپ بازی بچه ها توی کوچه
هفت سنگ
خانه بازی با هشت اتاق سفید
بانگ مادر از تو حیاط
شمیم بوی دهات، از لباس های عمو
_: مادر، لنگ جوراب های من کو ؟
ای وای...
بچه ها با توپ شکستن
شیشه ی مغازه ی مش حسن و...
دم به دم، صدای فحش بلند شد
بین بچه های ریش دار، نوبت بگیر ببند شد
کربلایی حیدر آمد...
انگاری بگو بخند شد .
همه کت پوش و کلاه بر سر و خندان
ای جان
خوش به حال مردمان " کوچه باران" .
۴.۹k
۱۲ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.