در چشمهای حسرتیان خیره ماندهای

در چشم‌های حسرتیان خیره مانده‌ای
شرم از تــو کُشت‌ِمان ؛
نگهت را نگاه‌دار ...

زخمی شده بود و به‌دلیل ضربه به سر
قدرت حرف زدن نداشت. زیر بغلش را
گرفته بودند تا سوار ماشین کنند و بـه
عقب بفرستـند. قـدرت بـدنی‌ اش را از
دست داده و تمـام مدت سـرش پایـین
بود و برای همین با این‌ که چند عکس
گرفتم ، اما صورتش را نتوانستم ثبـت
کنم.اما وقتی روی صندلی جلو ماشین
نشست ، سـرش را بلـند کــرد و یـک آن
نگاهـش در نـگاه مـن گـره خـورد ، ایـن
عکس حاصل آن لحظه‌ کـوتاه بود ، چرا
که خیلی‌زود دوباره سرش روی‌شانه‌اش
خـم شد و بی‌ رمق در خـود فـرو رفـت.

این عکس را فروردین۱۳٦۰ در ارتفاعات
بازی‌دراز، مشرف به دشت ذهاب گرفتم
جایی که عملیات کوچک برای آزادسازی
قله‌ی ۱۱۱۰ انجام شده بود .

📎عکاس : سعیدصادقی


ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
دیدگاه ها (۱)

کاش دلتنگی‌ام در سنگرت جا می‌شد!که من اینجا با خیالت دائماً ...

لبخند تو خلاصه ی خوبی هاستلختی بخند خنده ی گل زیباست.با تمام...

#شهدا_شرمنده_ایم

👈 به کسانی که میگن یادگارهای امامتون تو اروپا و آمریکا درحال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط