ی

ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ

ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ

ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ !

خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی …!

ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ …
دیدگاه ها (۱۵)

دلت که گرفته باشد....تازه آغاز ماجراست.....قدم به قدم خاطرات...

صبح که میشودبه تنهایی هایم سلام میکنمدلتنگی هایم را در آغوش ...

نیایش صبحگاهی خداوندا....حال که منت نهادی و در بامدا...

ﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢﻣﻦ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ ، ﺗﻮ ، ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺗﻮﺯﻧﺪﮔﯽ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط