از من نپرس چرا دوستت دارم

از من نپرس چرا دوستت دارم ،
نپرس چرا دائم به تو فکر می‌کنم ...
مگر ابر ها میدانند که چرا می‌بارند ؟
یا رودخانه ها میدانند که چرا باید جاری باشند ؟
یا مثلا هیچ‌گاه به سرت زده از یک کوه بپرسی
چرا این همه سال استوار ایستاده ای ؟!
عزیز ِ من
از من نپرس چرا دوستت دارم !
بگذار مثل ابر و رود و کوه مشغول باشم
به کاری که چرایش را نمی دانم؛
اما
برای انجام دادنش زنده ام ...
دیدگاه ها (۳)

.

.

..

دلـم یڪ هُل محـڪم مـی خواهـدآنقـدر ڪه پـرت شـوملاے لبـاس هاے...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط