کردیم قبول و من زرد میترسم

#کردیم قبول و من زرد میترسم
در خدمت تو ز چشم بد میترسم

از بیم زوال آفتاب عشقت
حقا که من از سایهٔ خود میترسم


#مولانای_جان 🌹
دیدگاه ها (۱)

#به دوران‌ها چو من عاشق نرست از مغرب و مشرق بپـرس از پیـ...

#گر دم نزنم تا حسد خلق نجنبد دانم که نگویم ...

#مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم بو کند بوی خود را و...

#ایام وصال یار گوئی که نبودوان دولت بیشمار گوئی که نبوداز یا...

دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو دو خانه نذر تو کردم خراب شد ...

(رمان جیمین )

Dark Blood p9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط