خاطره ای از ریچارد فرای شرق شناس و ایران شناس معروف،در با
خاطرهای از ریچارد فرای شرق شناس و ایران شناس معروف،در باب آسیبهای اخلاقی ایرانیها
روزی در یکی از خیابانهای شیراز قدم میزدم به در مغازه قصابی رسیدم که در کنار آن آرایشگاهی قرار داشت.دیدم بین صاحب گوشت فروشی و جوان مشتری آرایشگاه دعوایی پیش آمده است.قصاب از آن جوان میخواست که موتورش را از مقابل قصابی بردارد چون هر آن ممکن بود،ماشین حمل گوشت از راه برسد و جوان نیز میگفت که بگذار کار من با سلمانی تمام شود بعدٲ موتور را بر میدارم.دعوا بالا گرفت و قصاب به مغازه رفت ساطور را برداشت و در این میان ساطور به سر جوان خورد.من تمام این ماجرا را شاهد بودم و بسیار متاثر شدم .از آنجا رفتم ،کاری داشتم که انجام دادم و بعد از چند ساعتی که برگشتم دیدم هنوز ازدحام وجود دارد.از یکی از حاضران پرسیدم که چه شد؟آن شخص جواب داد ،جوانی به همسر این قصاب نظر سو داشته و قصاب او را کشته است.من که حادثه را از ابتدا تا انتها دیده بودم،میدانستم که اینگونه نبود.ناگهان شوکی بر من وارد شد،حادثهای که چند ساعت از وقوع آن نمیگذشت چنین تحریف شده بود!!!من چگونه میخواستم حوادث دو هزار سال پیش این مملکت را بشناسم.تمام دانستههای من به جهل تبدیل شد.باعث شد تدریس را رها کنم.
روزی در یکی از خیابانهای شیراز قدم میزدم به در مغازه قصابی رسیدم که در کنار آن آرایشگاهی قرار داشت.دیدم بین صاحب گوشت فروشی و جوان مشتری آرایشگاه دعوایی پیش آمده است.قصاب از آن جوان میخواست که موتورش را از مقابل قصابی بردارد چون هر آن ممکن بود،ماشین حمل گوشت از راه برسد و جوان نیز میگفت که بگذار کار من با سلمانی تمام شود بعدٲ موتور را بر میدارم.دعوا بالا گرفت و قصاب به مغازه رفت ساطور را برداشت و در این میان ساطور به سر جوان خورد.من تمام این ماجرا را شاهد بودم و بسیار متاثر شدم .از آنجا رفتم ،کاری داشتم که انجام دادم و بعد از چند ساعتی که برگشتم دیدم هنوز ازدحام وجود دارد.از یکی از حاضران پرسیدم که چه شد؟آن شخص جواب داد ،جوانی به همسر این قصاب نظر سو داشته و قصاب او را کشته است.من که حادثه را از ابتدا تا انتها دیده بودم،میدانستم که اینگونه نبود.ناگهان شوکی بر من وارد شد،حادثهای که چند ساعت از وقوع آن نمیگذشت چنین تحریف شده بود!!!من چگونه میخواستم حوادث دو هزار سال پیش این مملکت را بشناسم.تمام دانستههای من به جهل تبدیل شد.باعث شد تدریس را رها کنم.
۱۷۷
۰۵ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.