زلف تو در کمند جنون میکشد مرا

.
زلف تو در کمندِ جنون می‌کشد مرا
خوش‌خوش به کوی عشق درون می‌کشد مرا

هرجا که می‌گریزم از این فتنه، ناگهان
عشقت عنان‌گرفته برون می‌کشد مرا

من دل نمی‌دهم به لب و چشم او، که یار
گاه از فسانه، گَه به فسون می‌کشد مرا

بر خاک آستان تو گریَم به خون دل
چون خاک می‌دواند و خون می‌کشد مرا

«شاهی»! به کوی عشق مکن بعد از این قرار
کاین دل به گوشه‌های جنون می‌کشد مرا...

#امیرشاهی_سبزواری🌺🌱
دیدگاه ها (۰)

.می‌وزم، می‌بارم، می‌تابم.آسمان‌امستاره‌گان و زمين،و گندمِ ع...

_گر ز حال دل خبر داری بگوور نشانی مختصر داری بگومرگ را دانم؛...

بنشینیم و بیندیشیم!این همه با هم بیگانهاین همه دوری و بیزاری...

‌ای‌ خزان‌های‌ خزنده‌ در عروق‌ِ سبز باغ‌کاین‌چنین‌ سرسبزی‌ِ ...

امر به معروف برای اصلاح جامعه واجب است بحارالانوار ج۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط