همون طور که از ظاهر عکس معلوم ترسناک پس اگر دوست ندارید

همون طور که از ظاهر عکس معلوم ترسناک .پس اگر دوست ندارید نخونید

از یک نفرشنیدم .
چند روزی دوستم رفت مسافرت .منم شدم خونه پا
اون روز چون کار داشتم زودتر زدم بیرون

هوا گرگ میش بود.ازتقرچه به طرف خونه مون رفت.دلشوره عجیب .باترس دلهره داشتم
داشتم میرفتم ای کردم کسی پشت سرم.اول توجه نکردم.اما بعد هرچند دقیقه کنجکاو شدم .برگشتم نگاه کردم .40/یک نفر بود
بی توجه راه ادامه دادم...اما می کردم هنوز پشت سرم...با لحظه و ایستادم خوب نگاه کردم نزدیک تر شد .وااااااااای شبیه انسان نبود
شروع به دویدن کردم اونم هم دوید.
حین دویدن گاهی عقب نگاه میکردم.داشت میومد
بلاخره رسیدم
اصلا وقت نبود دنبال کلید تو جیبم بگردم.
دستم روزنگ گذاشتم .

اما انگار زنگ خراب بود.بادست لرزون دست جیب شلوارم کردم .اما کلید پیدا نکردم .
هنوز داشت میومد.با چشم ترسناک ولبخند جنون امیز
فقط یک راه بود
از در با سرعت عجیب زدم بالا پریدم توحیاط سریع خودم به داخل خونه رسوندم
وسط.حال.دارز کشیدم هنوز خانواده بیدار نشده بودن
نمیدونم چند دقیقه گذشت .حالم کمی بهتر شد بود یک اب به سر و صورتم زدم.
نمیدونم چرا بوی عجیب خونه میومد .در پنجره میخواستم بازکنم تا هوا عوض شه
که دیدم روی دیوار نشسته.همون نگاه.
بعدش اون پخ پخ بعد مرد
دیدگاه ها (۳)

کیمیاچه میکنه کیمیا الان همش توفکرم میگم نکنه منم کیمیا بزرگ...

بفرمایید

نینجا یا همان سامورایی دارای شمشیر و صلاح های مختلف به جنگ د...

SENARIO :: The Hunters Lave for the Devil :: PART :: 9

اسم فیک :زندگی تباه من

#Gentlemans_husband#Season_two#part_215دستامو به هم کوبیدم+ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط