دوست داشتنِ انسان آگاه و بیدار ،
دوست داشتنِ انسان آگاه و بیدار ،
به تو آزادی میدهد .
عشقِ انسان نا آگاه ،
گدایی است .
او میخواهد که دوستش بداری .
میخواهد که بیشتر و بیشتر عشق بگیرد .
عشق او چیزی جز شهوت نیست .
شهوتی که لباس عشق بر تن کرده است .
اما دوست داشتنِ یک انسان بیدار ،
درست عکس این است .
دوست داشتنِ یک امپراطور است .
در کنارش شاه/ملکه میشوی ،
نه اسباب شهوترانی.
او بسیار دارد و از غنای خویش میبخشد .
دوست داشتن او بخشش بی قید و شرط است .
سهیم کردن است ،
بدون هیچ مطالبه و توقعی .
بدون هیچ انتظاری برای جبران و باز پس گرفتن .
اوشو
به تو آزادی میدهد .
عشقِ انسان نا آگاه ،
گدایی است .
او میخواهد که دوستش بداری .
میخواهد که بیشتر و بیشتر عشق بگیرد .
عشق او چیزی جز شهوت نیست .
شهوتی که لباس عشق بر تن کرده است .
اما دوست داشتنِ یک انسان بیدار ،
درست عکس این است .
دوست داشتنِ یک امپراطور است .
در کنارش شاه/ملکه میشوی ،
نه اسباب شهوترانی.
او بسیار دارد و از غنای خویش میبخشد .
دوست داشتن او بخشش بی قید و شرط است .
سهیم کردن است ،
بدون هیچ مطالبه و توقعی .
بدون هیچ انتظاری برای جبران و باز پس گرفتن .
اوشو
۲.۵k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.