که ناگهان هیچی پیداش نکرد پس مجبور شد که

که ناگهان هیچی پیداش نکرد پس مجبور شد که
-میرا نیستش
+اما...م..من...نفسم....گرفت
-ببخشید میرا ولی بخاطر خودت مجبورم(میرا رو دراز کرد و بهش تنفس دهن به دهن داد اره همونطوری که فکر میکنی)
+اه.این ...هه چه..هه کاری بود
-بهتری
+اوهوم
-بریم
+اره
ویو جیمین
-می خواست بلند بشه ولی نتونست براید بغلش کردم و از در رفتم بیرون که دیدم کوک و اچا اونجا به ما نگاه میکنن
-وِ
&چینجا(واقعا)
-وِ چینجا(چی واقعا)
&اهه خوب بلدی مخ بزنی
+اچا خفه
×یاا چیکار دوست دخترم دارید بیا بریم چاگی
+-گگگگگ
همشون:🤣🤣🤣
توی ماشین
+جیمین
-بله
+میگم اونجا وایمیستی
-وِ
+اسپریم
-اوکی تو بشین خودم برم
ویو جیمین
-رفتم داخل
-یه اسپری
؟برای خودتون
-نه
؟برا دوست دخترتون
-اوممم نه برای دختر عموم
؟اوکی اسمش
-استفانی
؟باشه
؟بفرمایید
-ممنون
-رفتم سوار ماشین شدم که میرا رو دیدم خواب بود بچم یاد اون بوسه افتادم دستی رو لبم کشیدم یعنی من واقعا عاشقشم نمیدونم اوف کی رسیدیم تکونش دادم دیدم بیدار نمیشه اه این دختره خوابش سنگینه بلندش کردم براید بردمش خونه
م.م جیمین پسرم
-شما چقدر زود میرید
ب.م شیطونا چرا میرا بغلته
-بهش نگاه کرد و گفت دختر تون بیدار نشد
همه:😈😈
-هییی منحرفا
م.ب جیمین شی تو اینجا از همه منحرف تری درسته
بقیه:بله بله
-یا ریختید سرم اصلا من میرم بزارمش توی اتاق
×برو برو
-چشم غره
×چیش
∆برد و گذاشتش داخل تختش می خواست بلند شه که میرا دستشو گرفت و کشید روی تخت و پاشو انداخت دور کمرش و محکم گرفتش
-بچه ولم کن
+بخواب بخواب بسکوییت (اسم گربش داخل پاریس)
-یا من بسکوییت (بهش نگاه کرد که ساکت شد)
ویو جیمین
-فلبم داشت از جاش کنده میشد نمیدونم چیکار کنم داشتم فکر میکردم که خوابم برد

صبح
ویو میرا
+بیدار شدم که دیدم....