نازدانه دختر بی ادعای مولوی
نازدانه دختر بی ادعای مولوی
دختر ابروکمان انتهای مولوی
ظهر یک روز بهاری آن حوالی دیدمت
خوب یادم نیست اما در کجای مولوی
ساده پرسیدی که «آقا عذر می خواهم شما
شعر می خواندید آن شب در ثنای مولوی؟» ساده بود اما سوالت شور بر پا کرده بود
در دلم افتاد بعد از آن هوای مولوی
بعد از آن تنها دلیل شعرهای من شدی
آنچنان که شمس تبریزی برای مولوی
هر دومان آبستن یک عشق عرفانی شدیم
نطفه ی این عشق بازی ها به پای مولوی
دوستت دارم همه فهمیده اند از چشم هام
دوستت دارم شبیه شعرهای مولوی
تقدیم به تو که همیشه تو دل و جونمی عشق خوبم
دختر ابروکمان انتهای مولوی
ظهر یک روز بهاری آن حوالی دیدمت
خوب یادم نیست اما در کجای مولوی
ساده پرسیدی که «آقا عذر می خواهم شما
شعر می خواندید آن شب در ثنای مولوی؟» ساده بود اما سوالت شور بر پا کرده بود
در دلم افتاد بعد از آن هوای مولوی
بعد از آن تنها دلیل شعرهای من شدی
آنچنان که شمس تبریزی برای مولوی
هر دومان آبستن یک عشق عرفانی شدیم
نطفه ی این عشق بازی ها به پای مولوی
دوستت دارم همه فهمیده اند از چشم هام
دوستت دارم شبیه شعرهای مولوی
تقدیم به تو که همیشه تو دل و جونمی عشق خوبم
۲.۱k
۲۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.