خاطرااااات
......خاطرااااات.......
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخاست مشکل نشیند...
بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند به پاگر خلد خار آسان بر آرم چه سازم به خاری که" بر دل "
نشیند به دنبال محمل چنان "زار گریم" که از گریه ام ناقه در گل نشیند خوشا کاروانی که شب را ه طی کرد "دم صبح اول" به منزل نشیند ...
...........
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخاست مشکل نشیند...
بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند به پاگر خلد خار آسان بر آرم چه سازم به خاری که" بر دل "
نشیند به دنبال محمل چنان "زار گریم" که از گریه ام ناقه در گل نشیند خوشا کاروانی که شب را ه طی کرد "دم صبح اول" به منزل نشیند ...
...........
- ۴.۸k
- ۱۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط