فکر کن رفیق
فکر کن رفیق
وقتی آژیر، نعره ی هراس می کشد در تل آویو،
وقتی غریو موشک خواب حرام میکند به چشمان سپاه ستم،
گوشه ای در سلولی کوچک،
مردی دلش فرومی ریزد،
نگاه می کند به در که کدام همرزم سابقش،
از در داخل می شود برای نجاتش.
تصور غربت و تنهایی حاج #احمد_متوسلیان بغض به گلو می آورد ...
وقتی آژیر، نعره ی هراس می کشد در تل آویو،
وقتی غریو موشک خواب حرام میکند به چشمان سپاه ستم،
گوشه ای در سلولی کوچک،
مردی دلش فرومی ریزد،
نگاه می کند به در که کدام همرزم سابقش،
از در داخل می شود برای نجاتش.
تصور غربت و تنهایی حاج #احمد_متوسلیان بغض به گلو می آورد ...
۹۷۸
۲۵ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.