فاجعه آنجا بود یک نفر خندید خنده اش

فاجِعه آنجا بود یک نفر خَندید خنده اش

مثل تو بود

در دلم گفتم ای جان...😔 💔
دیدگاه ها (۱۰)

من به یادت روےدل تصویربرترمیکشمبانگاهت خانه اےدرکوےدلبرمیکشم...

در خموشی های من ...!یادت چه غوغا میکند ...!🕊 ❤ ️❤ ️

این‌جا تمام سال پاییز استوقتی که دیگر برنمی‌گردیصد سال دیگر ...

🌱🍒گفتم ز کار برد مرا خنده کردنتخندید و گفت من به تو کاری ندا...

جان دلم بردی در قعر جان نشستیمن برکنار رفتم تودر میان نشستیگ...

ای جان دلم.. 🤗🥰❤🌹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط