شهر خاموش من آن روح بهارانت کو
شهر خاموش من آن روح بهارانت کو
شور و شیدایی انبوه هزارانت کو
می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان
نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن
شیهه ی اسب و هیاهوی سوارانت کو
زیر سرنیزه ی تاتار چه حالی داری
دلِ پولادوش شیر شکارانت کو
سوت و کور است شب و میکده ها خاموش اند
نعره و عربده ی باده گسارانت کو
چهره ها در هم و دلها همه بیگانه ز هم
روز پیوند و صفای دل یارانت کو
آسمانت همه جا سقف یکی زندان است
روشنای سحر این شب تارانت کو🌷
#کمپین_حال_خوب🌷🌱
شور و شیدایی انبوه هزارانت کو
می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان
نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن
شیهه ی اسب و هیاهوی سوارانت کو
زیر سرنیزه ی تاتار چه حالی داری
دلِ پولادوش شیر شکارانت کو
سوت و کور است شب و میکده ها خاموش اند
نعره و عربده ی باده گسارانت کو
چهره ها در هم و دلها همه بیگانه ز هم
روز پیوند و صفای دل یارانت کو
آسمانت همه جا سقف یکی زندان است
روشنای سحر این شب تارانت کو🌷
#کمپین_حال_خوب🌷🌱
۲.۴k
۱۲ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.