خیلی کم تونستم پیشت باشم ولی از معرفت یاد گرفتم .
خیلی کم تونستم پیشت باشم ولی از معرفت یاد گرفتم .
از کرمان اومده بود
و خیلی خاکی بود
تو منطقه که هی بهش میگفتم برگرد
بچه ات داره به دنیا میاد گفت نمیرم
از من اصرار از اون انکار
میگفت
بر گردم ایران
دیگه نمیتونم بیام
گفتم برگرد
بی بی بطلبه میایی
یه نگاه کرد رفت
تا زمان شهادتش حدودا چهار ماه تو منطقه بود
اخرشم توی استان دیرالزور شهر ابوکمال
منطقه صالحیه توی کمین داعش می افتن
که زخمی میشه و به فیض شهادت میرسه
مارو هم دعا کن جواد ...
سلام مارو به ارباب برسون
#شهید جواد #شهید غلامرضا #لنگرودی #اعزامی از کرمان
از کرمان اومده بود
و خیلی خاکی بود
تو منطقه که هی بهش میگفتم برگرد
بچه ات داره به دنیا میاد گفت نمیرم
از من اصرار از اون انکار
میگفت
بر گردم ایران
دیگه نمیتونم بیام
گفتم برگرد
بی بی بطلبه میایی
یه نگاه کرد رفت
تا زمان شهادتش حدودا چهار ماه تو منطقه بود
اخرشم توی استان دیرالزور شهر ابوکمال
منطقه صالحیه توی کمین داعش می افتن
که زخمی میشه و به فیض شهادت میرسه
مارو هم دعا کن جواد ...
سلام مارو به ارباب برسون
#شهید جواد #شهید غلامرضا #لنگرودی #اعزامی از کرمان
۷۸۴
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.