یک وجب مابین ما بود آنچنان راهی نبود

یک وجب مابین ما بود، آنچنان راهی نبود
در عمل اما چنان هم راه کوتاهی نبود!

عمق دردم را چگونه در دو خط عنوان کنم
اینکه دریا دل شدم اما در آن ماهی نبود

آسمان باشی ولی ابری تر از مازندران
آسمان تیره ام را گشتم و ماهی نبود

می توانستم نیاموزم فریب و خدعه را
در کتاب ما اگر که زاغ و روباهی نبود

من عقابی زخمیم، افتاده در چاهی عمیق
این دل از اول شبیه کفتر چاهی نبود

با قطار زندگی رفتم، مرا لطفا ببخش!
فرصتی دیگر برای معذرت خواهی نبود
دیدگاه ها (۰)

یکی از همشهریان امروز صبح یه پیام به گوشیم ارسال کرد نوشته ب...

گاز یک ثروت ملی استبیایید باخاموش کردن یک لامپ در مصرف اب صر...

🔸انگار جوان شیعه لمیده و دو شیفت و سه شیفت کار نمیکند تا روز...

💫سلام مولای من!یوسف زهرا!شنیده‌ام از ما دلتنگ‌تری برای آمدنت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط