شب آسوده در خواب و خیابان ز تب بیدار

شب ِآسوده در خواب و خیابانِ ز تب بیدار
سگان پاسبان با صاحب این خانه در پیکار

صدا در زیر بهمن بی نفس یخ بسته می لرزد
زمین از وعده دور بهاران خسته و بیزار

به امر باغبان جور تبر بی وقفه می تازد
و می سازد برای نونهالان از صنوبر دار

چه دردی دارد این تسلیم در زندان آزادی
امان از روزهای تیره و شب های پر تکرار

حضور کهنگی پیچیده در ایوان اندیشه
تمام پنجره غرق غبار کهنه پندار

عجب ایام  نحسی را رقم زد روزگار ما 
اسیر حسرت  و زندان و دار و غصه بسیار

نمی گنجد غمِ اين بوستانِ در خزان ویران
درونِ سینه کاغذ چه با نثر و چه با اشعار

💜
دیدگاه ها (۰)

وضعیت جوریه که نماینده مجلس هم جز نفرین کاری از دستش برنمیاد...

احتمالا با گوشی فرماندار پیام میدنسلامخوبینداری یه پنج شیش م...

🌿🌾🌿#نیایش_شبانگاهی ....خدایا.....تو شاهدِ تمام این دلواپسی‌ه...

در دل تنهای باران،من صدایت می کنمبر عبور دیدگانت،جان فدایت م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط