shaliz

#shaliz
شرح تو با سی و دو حرف
مگر ممکن است
تو را چگونه بنویسم
که همه بدانند
زمان در حضور تو شروع می شود!
چشمهایت را نبند
پیدا نمی شوم
باور کن.
درد من بزرگتر از ترانه های مدرنی ‌ست
که گوش می کنی
هر بار که دیوار حوصله ات خراب می شود
روی ثانیه های لنگان آنجا،
دوست دارم بدانی
اینجا دلم شور می زند
و نگاهم آرام ندارد
به خودم اطمینان می دهم
باز پیراهن مردانه ی سفید پوشیده ای
و زمزمه دوست داشتنت را
بزرگتر نجوا می کنم.

@Every3
دیدگاه ها (۲)

!!!!!!!

کودکانه محتاج آغوشت شده ام

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

( گناهکار ) ۸۶ part دستشو به سمته درب گرفت هه کیو عصبی قدم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط