در دیگران می جویی ام اما بدان ای دوست
در دیگران میجوییام اما بدان ای دوست
اینسان نمییابی ز من حتی نشان، ای دوست
من در تو گشتم گم، مرا در خود صدا میزن
تا پاسخم را بشنوی پژواکسان، ای دوست
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان، ای دوست
گفتی بخوان، خواندم، اگرچه گوش نسپردی
حالا که لالم خواستی، پس خود بخوان ای دوست
من قانعم، آن بخت جاویدان نمیخواهم
گر میتوانی یک نفس با من بمان ای دوست
یا نه، تو هم با هر بهانه شانه خالی کن
از من، من این بر شانهها بار گران، ای دوست
نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده میکوشی بمانی مهربان ای دوست
آنسان که میخواهد دلت، با من بگو، آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان، ای دوست
#محمدعلی_بهمنی
اینسان نمییابی ز من حتی نشان، ای دوست
من در تو گشتم گم، مرا در خود صدا میزن
تا پاسخم را بشنوی پژواکسان، ای دوست
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان، ای دوست
گفتی بخوان، خواندم، اگرچه گوش نسپردی
حالا که لالم خواستی، پس خود بخوان ای دوست
من قانعم، آن بخت جاویدان نمیخواهم
گر میتوانی یک نفس با من بمان ای دوست
یا نه، تو هم با هر بهانه شانه خالی کن
از من، من این بر شانهها بار گران، ای دوست
نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده میکوشی بمانی مهربان ای دوست
آنسان که میخواهد دلت، با من بگو، آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان، ای دوست
#محمدعلی_بهمنی
۱.۰k
۱۸ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.