part 2
part 2
(راوی)
جینهو سوار ماشینش شد و رفت سمت خونش..
تومان راه تو ماشین باخودش حرف میزد.
جینهو: مگه من چیکارش کردم که با من اینطوری میکنه
هروقت که خواست به مو به کاراشوانجام دادم اونوقت الا سر من بلند بلند داد میزنم جلو بقیه هق هق هق
(جیهوپ ویو)
الان که دارم فک میکنم خیلی زیاده روی کردم باید از دلش در بیارن من خیلی الکی هم خودمو هم اونو ناراحت کردم
(راوی )
جیهوپ رفت سمت خونه جینهو
جینهو ویو
رسیدم جلو آپارتمانی که توش زندگی میکنم راستش یه چند ماه یه مرد دی اومده طبقه پایین خونه من که خیلی مشکوکه حس خوبی ندارم بهش
رفتم سمت آسانسور که دیدمش...
فکر کردم میخوا دکمه طبقه رو بزنه که دید دکمه رو زد و آسانسور همون پایین موند و در باز بود...
جینهو :امم آقا دکمه رو نمیزنید من باید برم خونم
(این علامت مره+)
+های خوشگله هی چیمیگی ها
جینهو:ببخشید متوجه نشدم
(راوی)
اون مرد دستای جینهو رو بالا سرش پین کرده بود.
+یااا خیلی بهت نیاز دارم خوشگله خودتو در اختیار من بذار هومن
(جینهو ویو)
انقد ترسیده بودم که خشکم زده بود...
که یهو دیدم یکی بهش گفت بیاد اینور
جیهوپ: عوضی بیا اینور
+تو کی باشی
جیهوپ :گفتم ازش دور شو اشغال
+به تو چه ها این هرزه کوچولو خودش قبول کرده که امشبو برای من باشه
(راوی)
جینهو با حرکت سر نشون داد که این مرد داره دروغ میگه و انقد اون دختر معصوم بود که معلوم بود داره راست میگه.
جیهوپ با اون حرف مرد دیگه نتونست خودشو کنترل کنه.
جیهوپ : اشغال به حسابت میرسم
و کلی مرده رو زد بعدش که حرصش خوابید زنگ زد پلیس و مرد رو بردن
(جیهوپ ویو)
رفتم سمت خانم جئون دیدم بیهوشه دست پا چه شدم بردمش بیمارستان
خماریی
تازه پارت های بعد جاهای خوب خوبش شروع میشه پس منتظر باشید و حمایت کنید عشقام💜🌈⭐
(راوی)
جینهو سوار ماشینش شد و رفت سمت خونش..
تومان راه تو ماشین باخودش حرف میزد.
جینهو: مگه من چیکارش کردم که با من اینطوری میکنه
هروقت که خواست به مو به کاراشوانجام دادم اونوقت الا سر من بلند بلند داد میزنم جلو بقیه هق هق هق
(جیهوپ ویو)
الان که دارم فک میکنم خیلی زیاده روی کردم باید از دلش در بیارن من خیلی الکی هم خودمو هم اونو ناراحت کردم
(راوی )
جیهوپ رفت سمت خونه جینهو
جینهو ویو
رسیدم جلو آپارتمانی که توش زندگی میکنم راستش یه چند ماه یه مرد دی اومده طبقه پایین خونه من که خیلی مشکوکه حس خوبی ندارم بهش
رفتم سمت آسانسور که دیدمش...
فکر کردم میخوا دکمه طبقه رو بزنه که دید دکمه رو زد و آسانسور همون پایین موند و در باز بود...
جینهو :امم آقا دکمه رو نمیزنید من باید برم خونم
(این علامت مره+)
+های خوشگله هی چیمیگی ها
جینهو:ببخشید متوجه نشدم
(راوی)
اون مرد دستای جینهو رو بالا سرش پین کرده بود.
+یااا خیلی بهت نیاز دارم خوشگله خودتو در اختیار من بذار هومن
(جینهو ویو)
انقد ترسیده بودم که خشکم زده بود...
که یهو دیدم یکی بهش گفت بیاد اینور
جیهوپ: عوضی بیا اینور
+تو کی باشی
جیهوپ :گفتم ازش دور شو اشغال
+به تو چه ها این هرزه کوچولو خودش قبول کرده که امشبو برای من باشه
(راوی)
جینهو با حرکت سر نشون داد که این مرد داره دروغ میگه و انقد اون دختر معصوم بود که معلوم بود داره راست میگه.
جیهوپ با اون حرف مرد دیگه نتونست خودشو کنترل کنه.
جیهوپ : اشغال به حسابت میرسم
و کلی مرده رو زد بعدش که حرصش خوابید زنگ زد پلیس و مرد رو بردن
(جیهوپ ویو)
رفتم سمت خانم جئون دیدم بیهوشه دست پا چه شدم بردمش بیمارستان
خماریی
تازه پارت های بعد جاهای خوب خوبش شروع میشه پس منتظر باشید و حمایت کنید عشقام💜🌈⭐
۳.۷k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.