شب بزنگاه عجیبی ست

شب ، بزنگاه عجیبی ست
سرشار از تمام نداشته هایم
تماشای چشمان بسته پسری که ندارم
اغوش عشقی که نیست
هویتی که لابلای سن شناسنامه ام تکه تکه جا مانده
و جسمی نیمه جان که به خاطراتش پناه میاورد
شب
بزنگاه عجیبی ست....
دیدگاه ها (۲)

‏زنی باش که اگر روزی تو را نفهمیدندسرت را بالا بگیری، محکم ل...

زن ها وقتی دلتنگ میشن دوست دارن داستانی که هزار بار واسه کسی...

گره 13از زندگیت باز شود نغمه عشق به آهنگ دلت ساز شود سوسن و ...

من گره خواهم زدچشم ها را با خورشیددل ها را با عشقسایه ها را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط