رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزید
که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سلیمانی خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا

فیض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات
همرهی تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهی
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشی او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانی آن دوست ندا کرد مرا

زین دعاهاست که با این همه بی‌برگی و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضی که عطا کرد مرا
دیدگاه ها (۱)

خبر آمد که بهار دل ما آمده استمژده ی کم شدن فاصله ها آمده اس...

ﻣﻐــــــــﺮﻭﺭ ﻧﯿﺴﺘـــــﻢ ..ﻓﻘﻂ ﺩﻧﯿــــــﺎ ﺑﻬﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ "تـــ...

نامه غواص ها به مسئولینقرار بود ما زیر آبی برویم تا ایران آز...

در پی اجازه دادن دولت به بانوان پاکدامن و نجیب مملکتمون برای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط