این عصرهای پاییزی

این عصــرهای پاییـــزی
عجـیب بـوی ِ نـفس هـای ِ تـو را می دهـد ...!
گـوئـی ... تـو اتـفاق می افـتی
و مـن دچـار می شـوم ...

محمد علی بهمنی
دیدگاه ها (۱)

.تلخ منمهمچون چای ِ سردکه نگاهش کرده باشیساعات طولانیو ننوشی...

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ...ﻗـﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗـﯽ ﺑﯿﻮﻓﺘﺪ !ﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﻠﺖ...

می رویتمام که نمی شویتنها میروی ومنبه ردپایتکه روی زندگی ام ...

..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط