فیک
از نفرت به عشق
from hate to love
Part:22
خب خب این پارت هم به مناسبت تولد جیمین هست که یه قرن گذشت ولی ما برای جبرانی گذاشتیم☺️
دیدین چه خوبیم😏😌
یاع یاع 😛
------------
یوری:نه(نویسنده ها :😂)
هانا:پس زر مفت نزن
یونا :خب باشه دیگه، بسه ،جر و بحث نکنید غذاتون رو بخورین که بریم به کارامون برسیم
(بچه هام کاریَن😂)
هانا هم دوباره مشغول خوردن میشه و ساکته اما یک دفعه با لگد محکم میزنه به پای یونا
یونا:آخخخخخ چته وحشی مگه مرز داری؟
هانا:از هرچی بگذرم از این یکی نمیگذرم
آخه اون خرت و پرت ها چی بود ریخته بودی تو کیف من؟
یونا:کدوم خرت و پرت؟
هانا:خودت رو به اون راه نزن
یونا:هااااا حالا یادم اومد خب من گفتم شاید نیازت شه گذاشتم خیلی هم خوب کردم(پرووو😒)ولی دیگه آخرش هم نیازت شد
هانا:من یه بلایی سر تو میارم تا تو بفهمی من چی نیاز دارم و چی نیاز ندارم
و بعد جونگ هو میگه که :(دوستان یادم نمیاد که گفتم جونگ هو کیه یا نه🤷♀ ولی جونگهو منشیه هانا هست )
جونگ هو:بابا بسه دیگه غذاتونو بخورین سرد شد
یعنی نمیشه با شما هم اومد غذا خورد آدم آبروش میره
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.