توی مثنوی مولانا حکایت معروف دزد و صدای دهل هست که میگه

توی مثنوی مولانا حکایت معروف دزد و صدای دهل هست که میگه؛

این مَثَل بِشنو که شب دُزدی عَنید
در بُنِ دیوار حُفره می‌بُرید
نیمْ‌بیداری که او رَنجور بود
طَقْطَقِ آهسته‌اش را می‌شُنود
رفت بر بام و فرو آویخت سَر
گفت او را در چه کاری ای پدر؟
خیر باشد نیمْ شب چه می‌کُنی؟
تو کِه یی؟ گفتا دُهُل‌زَن ای سَنی
در چه کاری؟ گفت می‌کوبم دُهُل
گفت کو بانگِ دُهُل ای بوسُبُل؟
گفت فردا بِشنوی این بانگ را
نَعْره یا حَسرَتا واویلَتا


بله جناب امیرآبادی! صدای دهلِ اینکارتون چند روز دیگه بلند میشه...
دیدگاه ها (۰)

دختری با چشم زیبایش کنار پنجـره با تمام دلبری هایش کنار پنجـ...

حتی تو حوزه هم ظاهر زیبا که نداشته باشی فرصت نمیدن باطن زیبا...

🔸مادر غواص جاویدالاثر مرتضی جاویدی: 🔹حتی به ماهی نگاه هم نمی...

تو رو خدا از این تزها ندین!سهام و سرمایه مردم رو که نابود کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط