ادامه پست قبل قسمت آخر

ادامه پست قبل قسمت آخر

گفت ما که همه چیزو امتحان کردیم اینم امتحان کنیم

خواستیم بریم داخل اون صحن و سرا ولی راهمون ندادند
گفتن سر و وضع درستی ندارید
همه جای دنیا توریستها رو تحویل میگیرن ولی اینجا؟؟
گفتم خانم بریم اینجا که از همه جا بدتره حتی راهمونم نمیدن
کنار خیابون نشستم و فقط روبه گنبد گفتم : میگن زنده ای و صدامونو میشنوی ولی راهمون ندادی
تو همین حال و هوا یکی اوند و به زبون محلی خودمون گفت: برید داخل
گفتیم آخه راهمون نمیدن
گفت برید داخل قبلش مامور نبودن راهتون بدن
منم اصلا حواسم نیست زبون محلی ما اینجا چه میکنه
با همون سر وضع رفتیم داخل یه صحن و سرا بود
و یه ضریح خوشکل اون تو دلم میخواست لمس کنم این ضریحو راه باز شد ضریحو گرفتم
دیدم اون داخل یه آقای خوش سیماییه
همچین که منو دید یه لبخند زد
دلم آروم گرفت
پیدا کردم اون گمشده رو ..
آرامشو تو اون لبخند پیدا کردم
دیگه هیچی نمیخواستم
موندم اونجا
حالا طلبه شدم
هر روز سر به حرم میزنم
دیگه اون آقا رو نمیبینم ولی آرومم
منتظرم فارسی یاد بگیرم و برگردم و اونجا این دین و مذهبو تبلیغ کنم
دیگه چیزی نمیخوام
پیدا کردم اون چیزی رو که میخواستم



یا شمس الشموس
نظری
#الله
#شیعه
#یا-علی
#یا-زهرا
دیدگاه ها (۸)

تا غدیر 37روز مانده:رسول الله صل الله علیه و آله و سلم میفرم...

این احادیث قدسی فوق العاده است ای فرزند آدم دل به دنیا مبند ...

دلم رفت.... میلاد با سعادت ولی نعمت ما ایرانیا ارباب هشتم...

تا غدیر 38 روز مانده یک عاشقانه ساده: علی جان!!! پدر کون و ...

لایو ویورس جونگکوک:🐰🐰: دوست ندارم اینو بازی کنم، ولی سرگرم‌ک...

اردو با دوستام❤و گول زدن ناظم😎

خب گایز ببینید برای اینکه مامانم نفهمه ویس نصبیدم شبا نصب می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط