فࢪناد
#فࢪناد
امروز توی خیابون داشتم واسه خودم میرفتم یه نفر صدام زد ؛ برگشتم گفتم بفرمایید ..
یه کاغذ تا شده بهم داد و گفت این مال شماست .. کاغذ رو که باز کردم و نگام به این دست نویسش افتاد ، اون لبخنده بعد مدتا اومد روی لبم ..
سر بلند کردم که تشکر کنم ولی اون اطراف ندیدمش ..
ینی پیداش نکردیم ؛
فقد چشای سبزشون تو خاطرمون موند .. خواستم بگم درسته که پیام منو نمیبنی ، ولی همین چارتا جمله ، روز منو ساخت ..
درضمن باعث شدی منم چنتا از این دست نویسا بزارم ته جیبم ، که مثل تو حال خوب منتقل کنم
امروز توی خیابون داشتم واسه خودم میرفتم یه نفر صدام زد ؛ برگشتم گفتم بفرمایید ..
یه کاغذ تا شده بهم داد و گفت این مال شماست .. کاغذ رو که باز کردم و نگام به این دست نویسش افتاد ، اون لبخنده بعد مدتا اومد روی لبم ..
سر بلند کردم که تشکر کنم ولی اون اطراف ندیدمش ..
ینی پیداش نکردیم ؛
فقد چشای سبزشون تو خاطرمون موند .. خواستم بگم درسته که پیام منو نمیبنی ، ولی همین چارتا جمله ، روز منو ساخت ..
درضمن باعث شدی منم چنتا از این دست نویسا بزارم ته جیبم ، که مثل تو حال خوب منتقل کنم
۳۷.۴k
۲۴ فروردین ۱۴۰۱