دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

تا پیش تو آورد مرا بعد تو را برد 
قلبم شده بازیچه ی دنیای روانی

باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری
وقتی همه دادند به هم دست تبانی 

در چشم همه روی لبم خنده نشاندم
در حال فرو خوردن بغضی سرطانی

آیا شده از شدت دلتنگی و غصه 
هی بغض کنی ،گریه کنی ، شعر بخوانی ؟

دلتنگ تو ام ای که به وصلت نرسیدم
ای کاش خودت را سر قبرم برسانی              ...
دیدگاه ها (۱)

یه دردایی هم هست که هیچ وقت توی برگه آزمایش نوشته نشد...

✍ بدُنـبـال کَسـی بـودَم کـه بتـونَم بـا او زِنـدگـی کُنَم.....

ﻭﻗﺘﯽ که زیاد ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ،ﺣﺴﻮﺩ ﻣﯽ ﺷﯽ…ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﺷﯽ…ﭼﺸﻢ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﮕﺎﻫﺎ...

ماندن به پای کسی که دوستش داری……قشنگ ترین اسار...

دختر سایهPart=16منو یاد چیز های خوبی نمی نداخت ولی بغلم کرد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط