حواسم را می گذارم در دستانت

حواسم را، می گذارم در دستانت
پرتش کن، هر جا که خواستی
تا ببینی
هر کجا که باشد،
خودش را باز هم، می رساند به تو...!
این حواس که هیچ
این من،
شش دانگ،
پیش توست.

زندگیم.دنیا روزی تمام سر بالایی هایش تمام میشود..درست مثل کسی که روزی تمام سرازیری هایش تمام میشود..من و تو سربالایی های زندگیمان را با هم پشت سر میگذاریم..چیزی به پایانش نمانده.مطمعن هستم خدا منتظر رسیدن من و توست..
دیدگاه ها (۱)

گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم داروی دردم گر تویی ...

بانوی ماه روی من سلامخورشید قلب من سلام صبحت بخیر تمام هستی ...

تو همه کس منی..بخدا قسم,مویی از تو کم شود دنیا را بهم میزنم....

نیستیو هرشب به چشمانت فکر می کنماین حادثه ای طبیعیست حتی انس...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط